نقد فشرده فیلم دیو و دلبر Beauty and The Beast
-
منتشر شده در 10 خرداد 1396
نقد فیلم دیو و دلبر Beauty and The Beast
فروش فوقالعادهی بازسازی فیلم دیو دلبر کمپانی دیزنی اصلاً دلیلی نخواهد بود که بیهوده دهان به ستایش آن باز کنیم. علت اصلی این موفقیت در فروختن بلیت نه در ظاهر و باطن این فیلم پنهان شده است بلکه در شهرت جهانی این قصهی احساسی غیرمنطقی و علاقه بسیاری از مردمان دهکده جهانی خصوصاً نسلهای جدید به شنیدن و دیدن آن و مانند آن است. همچنین تجربه و اعتبار کمپانی دیزنی در دمیدن روح سرزندگی در لابهلای ورقهای کاغذیای که این داستانها بر آن نوشته شدهاند را میتوان دلیل دیگری بر این اقبال دانست. این قبیل رمانها با سر زدن به گسترهی خیالی ذهن آدمی و تحریک گیرندههای این بخش در ناخودآگاه خواننده خصوصاً در کودکان ضبط شده و تکرار آن البته نه بهصورت خواندن بلکه دیدن (پرده سینما یا صفحه تلویزیون) در دورهی بزرگسالی را، یک یادآوری کننده ی شیرین مینماید. اینچنین داستانها، مرزهای زبان و فرهنگ و سنت را درنوردیده و حلقههای تخیل آدمیان پراکنده در زمین را شادمانه وار با برانگیختگی احساس به یکدیگر متصل میکند. قدرت اینچنین داستانها آنچنان زیاد است که کسی یارای توقف این همجوشی و متصل شدن را ندارد. همان چیزی که دقیقاً در تألیفات نویسندگان هموطن کم است. فقدان بیپروایی و جسارت در رمانهای فارسی و دوری گزینی نویسندگان ایرانی از تخیل جسورانه نهتنها آثارشان را جهانشمول نکرده بلکه حتی خود ایرانیها هم را نسبت به آنها بیرغبت کرده است. ترس بهرهگیری بیحدوحصر از تخیل غیرمحتمل و دستوپا زدن طولانیمدت در واقعیتهای چرک آلود محلههای غمگینی که در آن بزرگ شدهاند شانس تمتع ساکنین جهان از نوشته و اندیشههایشان را به صفر متمایل کرده است و نمی توانند از تجزیه و تحلیل افسرده وار روزمرگی هایی که فقط در گذشته اتفاق افتاده اند خود را را رهایی دهند. بههرروی تمرکز دیزنی فقط بر استفاده از تکنیکهای مدرن سینمایی برای بازتولید سینمایی این قصه و نادیده گرفتن پارامترهایی که جریان احساس در قلب بینندگان را متلاطم میکند موجب شده به روح این داستان و اثر جراحت وارد شود. دیزنی با این فیلم ما را در صحت این جملهی نسبتاً درست مردد کرده است که "همیشه باید چیز بهتری وجود داشته باشد". بهرحال نام "دیو و دلبر" و "دیزنی" کافی بود که تعداد بیشماری جلوی باجه ی بلیت فروشی سینماهای جهان صف بکشند.
پس از شروع فیلم اولین چیزی که ذهنم را مشغول کرد این بود که اساساً گزینه اما واتسون Emma Watson برای نقش دلبر در این فیلم چقدر مناسب بوده است. سلیقهها و نظرات در این مورد متعدد است اما با توجه به فیزیک صورت این هنرپیشه جوان و تجربهای که از هنرنمائیهای وی داریم تصور میکنم که آخرین اولویت ممکن به صدر فهرست آمده است. او با تکان دادن عضلات صورتش و بازی کردن با اجزای آن مشکل دارد و در بیشتر موقعیتها به یک شیوه رفتار میکند. معمولاً سرد و خالی از حرارت است و بازی درونی و بیرونی وی چندان تفاوتی با یکدیگر ندارد. احساس میکنم در درک شخصیتهایی که قرار است به جلدشان فرو برود کند است و بازی او از اعماق حسش نشاءت نمیگیرد. کارگردانهایی که با او کارکردهاند چون او را از روی خصوصیات ظاهری اش در کار بازیگری نسبت به نقشی که قرار است ایفا کند برگزیدهاند لذا در بازی وی تغییر عمدهای ایجاد نکردهاند. او در یک شخصیت گیر افتاده و یارای بیرون کشیدن خود را از آن ندارد. در فیلم دیو و دلبر او از سرزندگی و شادابی به دور است و بیشتر اوقات تهی از احساس بوده و به یک سطل ماست وارفته بیشتر شباهت دارد تا یک دختر زیبا و با شعف که قرار است دلبری کند. صحنهی بوسیدن دیو و یا هر سکانسی که با یک هنرپیشه ی دیگر تنهاست را لطفاً دوباره نظاره کنید و برای درک بهتر میتوانید یک هنرپیشهای که واجد اینها است مانند ناتالی پورتمن Natalie Portman را با وی مقایسه کنید. بهطورکلی صحنههایی که اما واتسون و پدرش در فیلم نبودند بیشتر خوش میگذشت. در عوض لوک اوانز Luke Evans در نقش گاستون بیپروای بیرحم، پرشور و بانشاط ظاهرشده بود و خیلی تلاش میکرد تا با حرارت بازی خود یخ اما واتسون را ذوب کند که خب چندان موفق نبود. کاراکتر دیو هم بدون ایراد نبود. در مقایسه با آثاری که اخیراً به نمایش درآمدهاند مانند حیوانات عجیب و زیستگاه آنها و کتاب جنگل، قهرمان کامپیوتری این فیلم عقبافتاده جلوه میکرد. حرکات او خشک و خالی از ظرافت بود و متخصصین جلوههای ویژه، هموغم خود را بیشتر در خلق پسزمینه قصر و اسباب و اثاثیهی جاندار آن نهاده بودند تا موثرترین شخصیت موجود در این قصه. در فیلمنامه هم دیو را بیشازحد لزوم مفلوک نشان داده بودند تا جائیکه این مقدار فلاکت، احساسات بیننده را نسبت به وی از جوشوخروش انداخته بود. در پایان ممکن است که شما بپرسید که اگر فیلم اینهمه ایراد داشت پس چگونه به این فروش میلیاردی دست پیدا کرد و من جوابی ندارم جز: خدا بده یه خرده شانس.
نادر از تهران 06/05/1396
عذرخواهی به دلیل انتشار دیرهنگام پیام شما. دچار مشکل بودیم.
ناموسا هیچی بارت نیست
اون از اون که فیلمهای هنری رو به رگبار بستی که نشون میده چقدر عقب مونده ذهنی تشریف داری که هیچ درکی از فیلمهای هنری نمیبری و این هم از این که اومدی مثلا فیلمو نقد کنی که در یک کلمه میتونم بگم ری......
فیلمم کن: از اینکه خوانندگانی داریم که نوشته های ما را با دقت می خوانند بسیلر خوشحالیم.
مریم از تهران 06/02/1397
فیلم به این قشنگی .....کجاش دن استیونز بد بازی می کنه.خیلی هم خوب تو نقشش ظاهر شده....اخر فیلم که دیو به انسان تبدیل می شه چهره دن پراحساسه..من که عاشقش شدم...هزار بار بخش اخر (بوسه) فیلم را دیدم..اما واتسون هم واسه این نقش گزینه خیلی مناسبیه....
سارا از تهران 17/02/1397
به نظرم نقد کاملا صحیحی بود. تمام داستان انیمیشن روی شور و حرارت بلا میچرخه و زیبایی و شوری که وقتی توی شهر حرکت میکنه توجه همه رو به خودش جلب میکنه. چشمان درشت و زیبا و پرحرارت بل در انیمیشن میچرخه که واقعا در فیلم به طور افتضاحی توسط هنرپیشه به وازدگی و سرخوردگی شباهت بیشتری داره. مردم شهر از دیدن بل در انیمیشن به وجد میان در حالیکه سردی و خشکی کاراکتر در فیلم مایه ناامیدیه! انگار کارگردان هیچ درکی از این شخصیت نداشته! ضمن اینکه چهره اون هیچ معیار زیبایی و جذابیت به عنوان اسطوره نداره و چهره خشک و سرد و بدون جلوه خاص بصری هست.
فیلمم کن: سارا جان با شما موافقیم. از شور دلبری در این اثر چیزی ندیدیم.
مریم از تهران 06/03/1398
نقدتون عالی بود واقعا حرص میخورم الکی از این فیلم تعریف میکنن.. نمیدونم رو چه حسابی اما واتسون رو انتخاب کردن
احتمالا فقط به خاطر شهرتی که داره میخواستن شانس فروششون بره بالا...
دیو و دلبر انیمیشن مورد علاقه بچگی من بود یادمه دفعه اول حداقل پنج بار پشت هم تماشاش کردم
این فیلم هم میتونست خیلی بهتر از این بره چون انصافا جلوه های ویژه ش موزیکش حتی اکثر بازیگراش
تونست به خوبی از پس نقششون بر بیان ولی بازیگرای دیو و دلبر افتضاح بودن .. اما که اصلا شباهتی به بل نداشت از هیچچچ نظر ... این به کنار اصلا هم نمیتونست با شخصیت دیو حس بگیره .. حیف فیلم واقعا... مممنون از نقدتون .. حرف راستو زدین .. اونایی هم که ایراد الکی ازش میگیرن جو گیر شدن .
فیلمم کن: مریم جان ضمن سپاس از لطفتون با شما موافقیم.
آزاده از کرج 12/12/1398
سلام، ممنون از نقد خوبی که نوشتید. دقیقا بل و پدرش هیچکدام بازی در خور تحسینی ارائه نکردند و در واقع انتخاب های مناسبی برای این نقش ها نبودند.