فیلمم کن - نقد فیلم استخراج Extraction
نقد فیلم استخراج

  

نقد فیلم استخراج Extraction

extract3در حرفه سینما بدلکارها به‌اندازه‌ی کاری که انجام می‌دهند ارج نمی‌یابند. نه چهره‌‌شان را کسی می‌بیند و نه کسی نام‌‌‌شان را می‌شنود. اگر شانس داشته باشند و سر صجنه جان نبازند، کلی استخوان جوش‌خورده و تنی پر از بخیه هم جایزه‌ایست که عاقبت نصیبشان می‌شود. حتی اگر هم کسی از آن‌ها بخواهد یادی کند بازهم افتخارش نصیب یک هنرپیشه معروف می‌شود. اشاره به برد پیت در فیلم روزی روزگاری در هالیوود ساخته‌ی تارانتینو است. اما آن‌ها از ورای سال‌ها مشت و لگدزدن و خوردن راهی را برای صعود به سطوح بالاتری از هرم صنعت سینما پیداکرده‌اند و آن کارگردان شدن است. با توجه به نوع تجربه‌ای که اندوخته‌اند فیلم‌های اکشن سازگارترین گونه‌ایست که بهتر از همه از پس هدایت آن برمی‌آیند. فیلم “استخراج Extraction" (عملیات نجات یا خارج‌سازی) نیز یک بدلکار به نام "سم هارگریو Sam Hargrave" را بر روی صندلی کارگردانی خود دارد که پیش‌ازاین در یکی دو فیلم دستیار کارگردان نیز بوده است. این فیلم یک اکشن خاکی است که یک مزدور زیرزمینی سفیدپوست ورزیده برای نجات یک پسربچه‌ی قهوه‌ای پوستِ ربوده‌شده به  شهر داکا می‌رود تا ضمن کشتن تعداد زیادی از پوست قهوه‌ای‌های بنگلادشی او را از دست یک گنگستر قدرتمند و خطرناک نجات دهد. فیلم بدون پرداختن به شخصیت‌های قصه و داستان‌های فرعی، سنگینی خود را بر روی نبردهای تن‌به‌تن خیابانی می‌اندازد تا با پیروی از فرمول لایتغیر موجود و تلفیق نسبتاً حساب‌شده‌ای از آثار "باند" ، "بورن" و "ویک" چیزی بیافریند که طرفداران هیجان‌طلب کارهای اکشن را سرگرم و راضی کند. به این خاطر کارگردان از چسبانیدن دوربین به هنرپیشه‌ها گرفته تا تعقیب و گریز دلهره‌آور در محله‌های شلوغ و کثیف یک شهر توسعه‌نیافته و نبردهای خیلی تن‌به‌تن در فضاهای تنگ کمک می‌گیرد تا اثرش حرف تازه‌ای در میان انبوهی از رقبا داشته باشد. به لطف فقدان دخالت‌های مدیران نت فلیکس (از مزایای کار با این کمپانی) و تجربه‌اش از زدوخوردهای این‌چنینی کارگردان موفق می‌شود در بخش اکشن از بینندگانی که ظاهرا به دلیل مزاحمت‌های یک ویروس، خانه‌نشین شده‌اند نمره‌ی قبولی بگیرد. 10 روز فیلم‌برداری تنها از صحنه‌ی زدوخورد میان مزدور فیلم با نقش‌آفرینی "کریس همسورت Chris Hemsworth" با پلیس بنگلادش و نماینده‌ی پدر بچه‌ی ربوده‌شده با بازی "راندیپ هورا Randeep Hooda" هندی به خلق بهترین قسمت فیلم منجر شده که به تماشاچی فرصت چشم برداشتن از صفحه‌ی تلویزیون را نمی‌دهد. به دلیل کات‌های کم کارگردان، هنرپیشه‌ها مجبور به تمرینات طولانی و خسته‌کننده‌ای بوده‌اند تا بتوانند به‌خوبی از پس صحنه‌های ممتد برآیند. بااین‌حال عقبه‌ی پر از خشونت کارگردان و شخصیت شکل‌گرفته‌اش بر اساس حضور دائمی فقط در بخش‌‌‌های زدوخورد فیلم‌ها مانع از این شده که او بتواند نسیمی از احساس را بر چشم و روان بیننده جاری سازد. این وضعیت حاد از مردانگی دلیل این است که می‌بینیم نتوانسته "گلشیفته ی فراهانی Golshifteh Farahani" که در نقش "نیک" مدیر برنامه‌ریزی گروه ظاهر شده را به‌درستی هدایت کند. چهره‌پردازی نامناسب و طراحی لباس اشتباه مزید علت شده تا یکی از ضعیف‌ترین کارهای این هنرپیشه را شاهد باشیم. به نقش‌آفرین اصلی که برگردیم می‌بینیم که این بار "همسورت" چکش اش را کنار گذاشته و برای نجات و یا گرفتن جان انسان‌ها تفنگ (از نوع extract8لاستیکی به دلیل محدودیت‌های کشور لوکیشن)به دست گرفته است. او برخلاف خیلی دیگر از هنرپیشه‌ها اعتقادی به ثابت کردن استعداد بازی در هر دو نوع فیلم اکشن (تجاری) و هنری ندارد و قبول پیشنهاد بازی در این فیلم از اعتبار "تور بودنش" هرگز نکاسته است. در نقش "تایلر ریک" ، سرباز سابقی که اکنون یک مزدور بین‌المللی است و جسم و روانش همواره تحت ضربه‌های سختی بوده و برای تسکین دردهای عاطفی و جسمانی‌اش قرص مصرف می‌کند قبراق و چالاک به نظر می‌رسد. مطابق با سناریو و خواست غریزی کارگردان، مجال چندانی برای نشان دادن احساساتش ندارد اما به‌درستی وظایف فیزیکی این نقش را تنها با قبول 2 درصد بدلکاری ایفاء می‌کند. کاراکتر "ساجو Saju" نیز در فیلم جالب و کمی سردرگم کننده است و نقشش میان منفی و مثبت بودن در نوسان است. او مباشر قاچاقچی سرشناس هندی (پدر بچه‌ی ربوده شده) و یک مبارز قابل است که به‌موازات "تایلر" برای نجات پسربچه به داکا اعزام شده و پا‌به‌پای او می‌جنگد. "هودا" در خلق زیباترین صحنه‌های فیلم شریک "همسورت" است. صحنه‌هایی که در هنگام فیلم‌برداری مورد تشویق انبوهی از مردم محلی نظاره‌گر قرارگرفته و خستگی تمرینات سخت را کم کرده است. به‌طورکلی "استخراج" فیلم ناآرامی است که ازنظر فکری ساده است ولی کارگردان بدل پیشه توانسته صحنه‌های زدوخورد را دینامیک و با طراوت طراحی و فیلم‌برداری کند. فیلم با ازجان‌گذشتگی تایلر به سرانجامی نسبتاً خوش می‌رسد اما سر درنمی‌آورم کارگردان چگونه به بیننده هاییکه از فداکاری "تایلر ریک" دچار غم شیرینی شده‌اند و فیلم را با مرگ او کامل دانسته‌اند توضیح خواهد داد که شاید تایلر خیلی هم نمرده باشد و محتمل است که دلاوری‌های او را در مأموریتی بزرگ‌تر و تحت مدیریت فراهانی دوباره ببینند.

 

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Purple Cyan Golden Green Yellow

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family
Direction