فیلمم کن - معرفی, نقد و بررسی سریال لوتر-Luther

 

ماجرای سریال لوتر - Luther

"جان لوتر" کارآگاه یکی از ادارات پلیس شهر لندن است که معمولاً مسئولیت رسیدگی به جرائم پیچیده و قتل به وی واگذار می‌شود. مدتی به دلیل کشته شدن مشکوک یک خلاف‌کار از کار معلق شده و در یک آسایشگاه روانی بستری می‌شود. پس از بازگشت به کار، پرونده قتل یک زن و شوهر مسن و سگ خانگی شان به او سپرده می‌شود. جان لوتر بر سر صحنه حاضرشده و از بررسی سرنخ‌های موجود متوجه پیچیده بودن این جنایت می‌شود. در ادامه پی می‌برد کسی غیر از دختر مقتولین نمی‌توانسته مرتکب این قتل‌ها شود اما مدارکی دال بر گناهکاری وی پیدا نمی‌کند. سرانجام و با استفاده از هوش و تخیل خود متوجه چگونگی انجام جنایت توسط دختر خانواده می‌شود. دختر که نیز مانند لوتر دارای شخصیت خاص خود است با زیرکی تمام از به‌جای گذاشتن هرگونه رد پا خودداری کرده و به زندگی عادی خود ادامه می‌دهد. کارآگاه که به دنبال وی است اجباراً تماس‌های بیشتری با او برقرار می‌کند و این باعث نوعی آشنایی بیشتر ولی خاص میان این دو می‌شود.

اکنون معمای قتل این پدر و مادر برای کارآگاه حل‌شده ولی برای تشکیلات پلیس لاینحل باقی می‌ماند. جنایت‌های دیگر در ادامه سریال اتفاق می‌افتد که کارآگاه قصه ما آن‌ها را به شیوه‌های مخصوص به خود که کمی هم عجیب‌وغریب هستند حل می‌کند. او که از همسرش جداشده است سعی در برگرداندن زندگی خود به حالت قبل را دارد ولی زن وی که اکنون قصد ازدواج با مرد دیگری را دارد زندگی سابق را تمام‌شده می‌داند. دراین‌بین دختری که پدر و مادر خود را کشته بود وارد ماجرا شده و دست از سر کارآگاه برنمی‌دارد. لوتر که از رفتار زن سابقش سرخورده است در برخی مواقع کنترل خود را ازدست‌داده و خود را دچار مشکلات جانبی می‌کند.

او اکنون تنها است و در یک آپارتمان قراضه زندگی آشفته‌ای دارد. خیلی تلاش می‌کند که دختر قاتل را از زندگی خود بیرون کند اما موفق نمی‌شود. برای حل یک ماجرای آدم‌ربایی مجبور می‌شود که شیوه‌های غیرقانونی را بیازماید اما اوضاع خوب پیش نرفته و همسر سابق وی به دست همکار فاسدش کشته می‌شود. صحنه‌سازی قتل همسر حکایت از قاتل بودن کارآگاه دارد. او متواری می‌شود و به کمک دختر قاتل به حل ماجرا می‌پردازد. ازاینجا به بعد است که این دخترخانم قاتل باهوش در زندگی و ماجراهای پلیسی وی داخل شده و حضور گاه پیدا و گاه نهان وی تا آخر سریال ادامه پیدا می‌کند و ........................

نقد و بررسی سریال لوتر - Luther

در خاطرات یک عاشق قدیمی سینما آمده که فیلم فقط آمریکایی و سریال فقط انگلیسی. خب اگر از استثناها صرف‌نظر کنیم می‌بینیم که زیاد هم بد نگفته است. سریال‌های انگلیسی معمولاً کم‌اشتباه، کدگذاری شده، وهم‌آلود، و مملو از جملات قصار کنایه‌آمیز نمکی قانع‌کننده هستند البته جدیداً به نوع تجاری و هالیوودی کمی گرایش پیداکرده‌اند. این روزها با افزایش غیرطبیعی تعداد کانال‌های تلویزیونی و ماهواره‌ی مواجه هستیم و این کانال‌های عمدتاً 24 ساعته مجبور هستند برای پر کردن، سرگرم کردن و جلب مشتری بیشتر از برنامه‌های نوعاً پرمخاطب استفاده کنند. حال چه چیزی بهتراز سریال‌های تلویزیونی. با افزایش تقاضا، سازندگان جدید بسیاری روی به ساخت سریال آورده و یا سازندگان قدیمی، آب به تولیدات خود بسته و تعداد فصل‌های خود را حتی تا بی‌نهایت اضافه کرده‌اند. حال خودتان به سهولت متوجه خواهید شد که چه بلایی بر سر محتوای این برنامه‌ها خواهد آمد. به خاطر داشته باشید که من در مورد سریال‌های پوچ ترکی، کره‌ای و آمریکای جنوبی اصلاً صحبت نمی‌کنم. چون تصور می‌کنم که در این مورد نیازی به تأمل و نوشتن نیست. منظور من سریال‌هایی است که در کانال‌های تلویزیونی معروف جهان در حال پخش است که عمدتاً تولید کشورهای آمریکا و انگلستان است. به‌هرحال تعداد زیاد این تولیدات موجب می‌شود که اندک سریال‌های دیدنی و قابل‌تأمل در میان آن‌ها گم شود و برای عده‌ای مهجور و گمنام باقی بمانند. در بین انواع جورواجور سریال، آثاری با مضامین پلیسی از همه بیشتر هستند. چراکه مشتریان زیادی از همه سن و سلیقه داشته و برای ساخت آن نیازی به فیلمنلمه متعالی و پر محتوی نیست. خب، این نقطه‌نظر کوتاه اگرچه به سریال لوتر مربوط نبود اما لازم بود برای آگاهی خوانندگان محترم در مقدمه نقد اولین سریال تلویزیونی که در این سایت بررسی می‌شود، بیاید تا از دید و فضای کلی این سایت نسبت به سریال تلویزیونی مطلع شوند.

تولید سریال انگلیسی لوتر از سال 2010 شروع‌شده و تاکنون 3 فصل آن خاتمه پیداکرده و فصل چهارم آن به‌تازگی (دی ماه 1394) آغاز شده است و نام آن برگرفته از نام خانوادگی نقش اول سریال است. هر فصل آن برخلاف خیلی‌ها چند قسمت بیشتر ندارد. سریال دارای مضمون کاملاً پلیسی است. فضای خاکستری، فیلمبردای در مکان‌های درب‌وداغان و پایین‌شهر لندن، چندلایه بودن داستان، رفتارهای تا حدی واقعی در تشکیلات پلیس، فقدان صحنه‌های کش‌دار و لج درآور، ثبات در رویه سریال و از همه مهم‌تر معرفی یک بازرس، باشخصیت نامتعارف و غیرتکراری از خصوصیات مهم این سریال است که موجب شده تماشاگران زیادی خصوصاً از میان مشکل‌پسندان را به خود جلب کند. جان لوتر که آیدریس آلبا Idris Elba در نقش او فرورفته دارای مخلوطی از شخصیت‌هاست. شرلوک وار تیزبین است، مانند چایی سازهای خانگی زود جوش می‌آورد، همانند لیوان‌های ایرانی شکننده است، مثل اسب نجیبه و صدالبته آخر ماجرا مانند لوک، خوش‌شانس. ماجراهای پلیسی سریال، معمولی و خالی از پیچیدگی‌های افراطی هستند و این حرکات و رفتار جالب این بازرس که البته آلبا خلاقانه به آن هویت داده است سریال را جذاب و دیدنی می‌کند. طرز راه رفتن و فکر کردن او خیلی جالب است و برای من تازگی دارد. او اگرچه مرد قانون است اما برای حل‌وفصل خیلی از موضوعات متوسل به روش‌های غیرقانونی و حتی مدد گرفتن از خلاف‌کارها و مجرمان می‌شود. (برای ما ایرانی‌ها این حرکتش تحسین‌برانگیز است). اگرچه ساکت و کم‌حرف است اما خیلی صمیمی و دل‌نشین به نظر می‌رسد. مدام در حال رفت‌وآمد هست و زیاد در اداره بند نمی‌شود. دوستان کمی دارد ولی هرکسی با او دوست می‌شود نسبت به او کاملاً وفادار باقی می‌ماند. بامحبت است اما بدون حوصله و دوست دارد سریعاً سر اصل مطلب برود. آدم‌شناس و باتجربه است. گردن‌کلفت و قوی‌جثه و خلاصه اینکه سریال روی کاکل این آقا می‌چرخد. اما با همه این اوصاف، کارگردان اجازه نداده است که باقی عوامل تحت تاثیر او به حاشیه رانده شوند و خیلی خوب این شخصیت را در دل سریال و هماهنگ با سایر عناصر زنده و غیرزنده آن جا داده است.

اگرچه هر یک یا دو قسمت سریال یک ماجرای مستقل را حکایت می‌کند اما تمام قسمت‌ها با یک ته داستان پرکشش به هم دوخته‌شده‌اند. خیلی‌ها می‌خواهند که این تکنیک را در سریال‌هایشان اجرا کنند اما نتیجه کار آن‌ها مانند خورش جا نیفتاده‌ای می‌شود که آب آن از دانه‌ها جدا است. نمونه بارز آن را در سریال Elementary می‌توانید ببینید. سریال لوتر مطابق سایر آثار انگلیسی از جاذبه‌های سکسی برای جلب مشتری استفاده نمی‌کند، اما بااین‌حال کاملاً سرگرم‌کننده و سرزنده به نظر می‌رسد. نبرد میان خیر و شر در آن به پیروزی مطلق یک‌طرف ختم نشده و منصفانه به هرکدام فرصت رویارو شدن با بیننده را می‌دهد. تزلزل و درون پر از تلاطم نقش اول سریال را اسیر فلسفه خسته‌کننده و مشتری پران هنری کردن اثر نمی‌کند و آن را در سر جای خود و با یک چسب قوی به بدنه سریال می‌چسباند به شکلی که تماشاچی از همدردی با بازرس حتی سرخوش هم می‌شود. پوستر سریال، بازگوکننده محتویات آن نیست. باید به هر انگیزه‌ای که هست اولین قسمت را دید تا به تماشای بقیه آن ترغیب شوید. اگر ازجمله کسانی هستید که از سریال‌هایی مثل Castle و Following خیلی خوشتان می‌آید، دیدن این سریال به شما توصیه نمی‌شود. در میان این‌همه آثار پلیسی که این روزها از کانال‌های متعدد پخش می‌شود، دیدن سریال لوتر غنیمتی است.

 

اگر بتوانید ادای آدم های باهوش را خوب دربیاورید یعنی اینکه شما هم باهوش هستید. جان لوتر در این سریال هم باهوش هست و هم خوب ادای آدم های باهوش تر از خود را در می آورد.

 

 

حمید حریری از خرمشهر               03/10/1395                           

 

سریال بسیار بسیار جذاب و عالیه مرسی از این طور برنامه ها

درسا از سمنان               04/10/1395                           

 

سریال جذابیه و من هر شب دنبال می کنم توصیه میکنم اگر وقت کردین ببینید.

سامان از کرمان               01/05/1400                           

 

یک نکته میخواستم عرض کنم لوترdetective کاراگاه نیست dci در واقع به سربازرس اطلاق میشود...سریال بسیار خوب ساخته و پرداخته شده و سناریو بسیار منسجم است انتخاب چهره ها و شخصیت ها بسیار دقیق بوده است تنها مشکل فیلم شخصیت آلیس است که خوب پرداخته نشده با جلو رفتن فیلم ابهامات بیشتر میشود به گونه ای که بیننده قادر به فهم درست روابط عاطفی لوتر و آلیس نیست تنها در فصل اخر و به گونه ای عجله ای کارگردان سعی دارد کم کاری خود در طول سریال را تنها در بیست دقیقه در زمینه روابط لوتر و آلیس را جمع و جور کند که البته تا حدودی موفق بود ...در مجموع ارزش دیدن داشت و توصیه می شود

 

فیلمم کن: سامان جان از اطلاعاتی که اضافه کرده اید ممنونیم.

نوشتن دیدگاه

Template Settings

Color

For each color, the params below will give default values
Purple Cyan Golden Green Yellow

Body

Background Color
Text Color
Layout Style
Select menu
Google Font
Body Font-size
Body Font-family
Direction