معرفی, نقد و بررسی سریال من زامبی هستم-iZombie
-
منتشر شده در 28 دی 1394
ماجرای سریال من زامبی هستم - IZombie
یک دختر دانشجوی سال آخر پزشکی به نام الیویا لیو در یک پارتی که بر روی کشتی برگزار شده است تبدیل به یک زامبی میشود. او که مجبور است برای زنده ماندن از مغز انسان تغذیه کند، زندگی خود را براساس وضعیت جدید به ناچار تغییر میدهد. نامزدی خود را بهم زده و در پزشکی قانونی پلیس مشغول به کار میشود. رئیس جوان هندی تبار او در پزشکی قانونی راز وی را می داند و برای زنده ماندن به لیو اجازه میدهد که پنهانی از مغز کسانیکه عمدتا در یک جنایت به قتل رسیده اند تغذیه کند. لیو هر بار با خوردن مغز یک مرده جدید مقداری از شخصیت و رفتار او را موقتا به ارث می برد. همچنین صحنه هایی از زندگی مقتولین که مرتبط با نحوه و علت کشته شدنشان است را در ناخودآگاه خود می بیند. این توانایی جدید موجب یک همکاری موثر بین لیو و یک بازرس سیاهپوست پلیس سیاتل به نام کلیو بابینکس Clive Babineaux شده که در طول سریال موفق به حل معماهای جنایی و دستگیری مجرمان میشود.
به جز لیو تعداد زیاد دیگری زامبی در شهر زندگی میکنند. زامبیهای درون این اثر برخلاف سایر فیلم ها و سریالهای دیگر در این مایه با آدمهای عادی تفاوتی ندارند. فقط چهرهای آنها رنگ پریده بوده و رنگ موهایشان به سفید متمایل میشود. یک جوان سودجو که خود نیز زامبی و صاحب یک مغازه فروش گوشت و فرآورده های گوشتی است به کمک کارکنان خود اقدام به شکار آدمهای عادی و فروش مغز آنها به زامبیهای شهر میکند. دوست نامزد سابق لیو توسط این جوان سودجو کشته شده و پای نامزد سابق لیو به ماجرا کشیده میشود. او به دنبال قاتل، روان شده و نهایتا در قصابی به شدت زخمی میشود. لیو که به بالین وی میرسد هیچ راهی برای زنده نگاه داشتن او به جز زامبی کردنش، نمی بیند. با یک خراش سطحی وی را زامبی کرده و از مرگ حتمی نجات میدهد. این باعث میشودکه دوباره در کنار یکدیگر باشند. از طرف دیگر رئیس لیو اقدام به انجام آزمایشاتی برای معالجه بیماری زامبی بودن کرده و به نتایجی هم میرسد. بر روی نامزد لیو آنرا امتحان و او معالجه میشود. اما داروی کافی برای درمان لیو دیگر وجود ندارد.
داستان با حوادث مختلف جنایی و کمک لیو به بازرس پلیس برای حل آنها ادامه پیدا میکند. آدمهای جدیدی وارد سریال شده و از آن خارج میشوند. اما هنوز جوان سودجو که او هم معالجه شده است، به تجارت کثیف خود ادامه میدهد. رئیس یک شرکت بزرگ نیز وارد ماجرا شده و آزمایشهای مرموز و نگرانکنندهای را بر روی زامبیها انجام میدهد. نامزد سابق لیو به تشکیلات او واردشده و شروع به شکار زامبیها میکند. در همین موقع رئیس لیو متوجه میشود که موش آزمایشگاهی که برای اولین بار معالجه شده، اکنون مرده است. این یعنی که راه معالجه او موقتی بوده است و آن را با دوستان خود مطرح میکند و برای حل این مشکل، اقدامات جدیدی را شروع میکنند. ماجراها ادامه پیدا می کند.
نقد و بررسی سریال من زامبی هستم - IZombie
اگرچه نام زامبی بر این سریال است اما بهیچوجه دلهرهآور، مشمئزکننده و چندشآور نیست بلکه سریال خیلی هم مفرح و خندهدار هست. از لتوپار کردن آدمها، بیرون کشیدن دلوروده و خوردن گوشت گردن و دست در این سریال خبری نیست. اکثر زامبیها آدمهای درست حسابی و خیلی هم شیکوپیک هستند. چهره زامبیها عادی و مرتب است و آنها بهغیراز مغز آدم چیز دیگری نوش جان نمیکنند. حتی خوردن مغز خام توسط لیو همیشه بهنوعی جالب است. سریال جمع و جور و سرزنده است. فیلمبرداری نورانی و استفاده از دکورهای و فضاهای رنگی نیز بر مفرح بودن آن افزوده است. سریال من زامبی هستم خیلی ساده است و اصلاً نیازی بهصرف انرژی برای درک و فهم آن نیست. ازاینرو برای دقایقی که شما نیاز دارید فقط سرگرم شوید ایده آل است. بازیها، روان و خوب به نظر میرسند و کارگردان در انتخاب هنرپیشهها و پیشبرد روند سریال کارش را بهخوبی انجام میدهد. روابط بین شخصیتها شفاف و بدون پیچیدگی است.
یکی دیگر از نقاط برجسته سریال، ته داستان اصلی سریال است که خود شامل چند بخش است. آن بهخوبی پرداختشده و به میزان مساوی در هر قسمت سریال تقسیمشده است. ماجرای پیدا کردن درمان عارضه زامبی بودن، رابطه لیو و نامزدش که مکررا دارای اوج و فرود است و شخصیتهای منفی همیشگی داستان و ماجراهای آنها، همگی به این ته داستان شکل دادهاند. سریال من زامبی هستم که از سال 2014 شروعشده و قسمت دوم آنهم اکنون (دی ماه 94) در حال پخش است برخلاف بسیاری دیگر از سریالها در این نوع، تکلیفش با خودش مشخص است.اگرچه قصد مقایسه نداریم اما لطفاً سریال مردگان متحرک The Walking Dead را در نظر بگیرید. بعد از گذشت 6 فصل، ما که نفهمیدیم این سریال چه میخواهد بگوید و این لتوپار کردن و شکستن و له کردن جمجمه این زامبیهای بدبخت چه زمان به پایان خواهد رسید. با این تعداد قسمت تولیدشده جنبه سرگرمی اثر دیگر از بین رفته و بیننده از اینکه این مدت طولانی شاهد تلوتلو خوردن عده زیادی آدم شلوول و کریه الچهره بوده ذله شده است. فکر کنم این اواخر سردرگمی بینندگان به سازندگان این سریال هم رسیده است، چون در روند تولید آن نامنظمی غیرعادی دیده میشود. من زامبی هستم از عنصر زامبی نه در شکل ترسناکش، نه در هیبت تجربه آخرالزمانیاش و نه در قالب یک دشمن سمج از گور درآمده استفاده کرده است. زیرکانه اما غیرمنصفانه زامبیها را از طبقه بالا و پولدار اجتماع انتخاب کرده و مطابق با آنچه دریک جامعه واقعی میگذرد با قربانی کردن زندگی آدم های معمولی به زامبی ها زندگی می بخشد. باارزشترین عضو بدن آنها یعنی مغز، خریدوفروش شده و بهعنوان غذا به مصرف پولدارهای زامبی میرسد. بهطور اتفاقی این منطبق شده است بر اینکه مغز انسانها معمولی کوچه و بازار (عوام) همواره در اختیار سودجویان عوضی شیاد قرارگرفته است.
نقطه عطفی در این اثر وجود دارد که به طرز جالبی در هر قسمت تکرار میشود و آن به ارث بردن مقداری از شخصیت قربانیانی است که لیو مغز آنها را میخورد. با خوردن مغز آدمهای متفاوت در هر قسمت او مجبور است که به قالب آنها فرو رفته و خصوصیات رفتاری آنها را از خود بروز دهد. این اصلیترین عامل برای کمدی بودن این سریال است. نقش اول سریال همیشه پرانرژی و جذاب و با توانایی ناشی از خوردن مغز برخلاف آنچه همیشه از زامبیها میبینیم به کمک انسان های غیرزامبی آمده و ثابت میکند که در میان زامبیها هم نوع خوب وجود دارد. این سریال با زامبیهای خوشگل و خوشتیپش، با زامبیهای خوب و بدش، با زامبیهای پلیس و خلافکارش طرفداران زیادی خصوصاً در میان نوجوانان پیدا کرده است.
برخی از فلاسفه معتقدند هر آنچه در عالم خیال باشد می تواند در عالم ماده تحقق پیدا کند. پس امیدوارم اگر روزی سروکله زامبی ها در محله ما پیدایشان شد لااقل از نوع موجود در سریال iZombieباشند.
مسیح از اصفهان 29/12/1394
راوی(رئیس لیو در سردخانه) هندی تبار نیست. اشتباه نوشتید اهل انگلیس است و در قسمت هفتم فصل یک میگوید که اهل کشور انگلیس و شهر لندن و محله اپتون پارک است. گذشته از اینا لهجه انگلسیش هم داد میزنه
فیلمم کن: مسیح جان ممنون از دقت شما. بله زاده انگلیس است اما تبارش انگلیسی نیست. پدر و مادر او به انگلستان مهاجرت کرده اند. پدرش از هندی های ساکن کشور افریقایی کنیا است (تعدادی آسیایی از نژاد تامیل از هند ، پاکستان، بنگلادش و ...در کنیا و برخی کشور های آفریقایی مقیم شده اند) و مادرش بزرگ شده در تایلند است. ضمنا اسم و فامیلی که در فیلم برایش انتخاب شده می خواسته به این مطلب نیز اشاره کند.
ملی از تهران 12/02/1400
سلام ببخشید بازیگر نقش دِریک هالووی چه کسیه ؟