نقد فشرده فیلم از آنجا فرار کن Get Out
-
منتشر شده در 07 خرداد 1396
نقد فشردهی فیلم از آنجا فرار کن Get Out
سرخوردگی موروثی جردن پیلی Jordan Peele ، تازه کارگردان شدهی سیاهپوست آمریکایی از مشکلات نژادپرستی دور و دراز سیاهان در محیطهای سفیدپوستان در اولین فیلم سینمائیاش "از آنجا فرار کن" مشخص است. بااینکه گنجانیدن محتوای تحقیر نژادی با اینچنین غلظتی در یک فیلم ترسناک کمتر سابقه داشته اما جالب است که به کلیت فیلم صدمه نزده است و با خط اصلی داستان همخوانی دارد. این شاید تصادفی بوده و یا از زیرکی این کارگردان که پیشتر بازیگر فیلمهای کمدی بوده است سرچشمه میگیرد. فیلم حکایتگر یک خانواده سفیدپوست است که مغز نزدیکان و دوستان صمیمی خود را که دیگر قادر به ادامه حیات نیستند را در کالبد جوانان سیاهپوستی که آنها را با نقشه قبلی میربایند جاسازی کرده تا آنها را همیشه در کنار خود زنده نگاهدارند. آخرین شکار آنها دوستپسر جدید دخترشان است که جوان سیاهپوستی است که عکاسی میکند و از اینکه برای آشنایی با خانوادهی دوستدختر سفیدپوستش برای تعطیلات آخر هفته به منزل آنها میرود احساس ناخوشایندی دارد. این جوان سیاهپوست در منزل این خانواده اوضاع را مشکوک درمییابد و با هیپنوتیزم شدنش توسط مادر خانواده بیشتر میهراسد. عاقبت با دیدن تصاویری از دوستپسرهای سیاهچردهی قبلی دختر خانواده که همگی مفقود شدهاند متوجه ی نقشهی شوم دوستدخترش که طعمهای بیش نبوده میشود و با هشیاری از عمل جراحی تعویض مغز فرار میکند.
با دیدن فیلم "از آنجا فرار کن" شما دودل میشوید که قصد نویسنده و کارگردان، جوردن پیلی، ساختن یک فیلم ترسناک از رهگذر موضوع برتری نژادی بوده و یا ساخت یک اثر سینمایی با محوریت موضوع تبعیض نژادی در روزگار معاصر در قالب یک فیلم دلهرهآور سرگرمکننده. تقریباً سراسر فیلم آکنده از جملات و تصاویری در به رخ کشیدن این موضوع است. همه در فیلم از اینکه یک دختر سفیدپوست یک دوست سیاهپوست دارد متعجب هستند حتی خود جوانک سیاهپوست هم و این بر تردید ما میافزاید درحالیکه تصور نمیشود در جوامع امروزی غربی آش هم به این شوری باشد. اما از اینکه بگذریم استفادهی محدود و سنجیده از کلیشههای رایج مانند برخورد یک حیوان با اتومبیل و اوضاع وهمانگیز خانه به جایگاه فیلم لطمهای وارد نکرده و هدایت صحیح و اغراق نشدهی بازیگران موجب مجذوب شدن تماشاچی میشود. اگرچه بهصراحت نمیتوان گفت که موضوع جابجایی مغز و شکار سیاهپوستان در سینما تازگی دارد اما نحوه نمایش دادن آن در این فیلم و ممزوج کردن آن با دیگر اتفاقاتی که رخ میدهد از یک سادگی خاص عاقلانه بهره برده تا جاییکه فیلم را تروتازه نشان میدهد. حتی مبالغهآمیز نشان دادن هیپنوتیزم و ساده انگاشتن جراحی مغزی که میدانیم به این راحتی ها نیست در طوفانی از بی تکلفی و بازی خوب بازیگران، خوشآیند بوده و بیننده آن را با کمال میل قبول میکند. داخل کردن یک کاراکتر کمدی (رفیق جوان سیاهپوست) اگرچه قابل چشمپوشی است اما تأثیر منفی آن در اعتبار و اقتدار فیلم را میشد حس کرد. جردن پیلی با این فیلم قصد داشت که ما را بترساند که البته هم ترساند هرچند که مایل بود تا سیاهان را بیشتر بترساند از اینکه نژادپرستی در جامعهی آمریکا یک مسئله ریشهدار است و حل شدن این دشواری با این دوستیهای رایج بین جوانان و حتی رای آوردن یک رئیس جمهور با پوستی سیاه رنگ ممکن نیست. او با این فیلم فاصلهی میان این دو رنگ را بیشتر کرد و بازهم نشان داد که ارزش سیاهپوستان در جامعهی آمریکایی بیشتر به بدن و برتری های فیزیکی آنها است تا عملکرد مغزشان. اگر مقصود سازندهی این فیلم صرفاً ساخت یک اثر دلهرهآور بوده و وارد کردن موضوع نژادپرستی در آن فقط در حد نمایش یک گلایه بوده است، باید بگوییم که کارگردان از این کارزار پیروز بیرون آمده است اما اگر مراد این کارگردان واضح کردن مسئلهی نادیده گرفتن حقوق انسانها بر اساس رنگ پوست خودش بوده باشد، باید بگوییم که این فیلم دارای پیام مشخصی است: سیاهپوستان یا باید خودشان را از این هیپنوتیزم دردناک تاریخی به بیرون بکشانند و قسمت بزرگی از جامعهی سفیدپوستان را هدف گرفته و به ستیز با آنان برخیزند و یا اینکه از آنجا یعنی آمریکا فرار کنند.
سارا از مشهد 10/03/1396
نقد جالب بود، خوشم اومداز دیدگاه شخص منتقد.خصوصا از چند خط آخر...
به نظر من این فیلم در پوششی از ژانر ترسناک مقصود اصلی نویسنده رو که انتقاد به نژاد پرستی حاکم در امریکا بوده، به زیبایی به تصویر کشیده.
تابحال فیلم های کمدی زیادی در باب تبعیض نژادی ساخته شده که کم و بیش با استقبال روبرو شده و البته نمونه اش کنایه های کریس راک در مراسم اسکار سال گذشته که با بازخوردهای منفی مواجه شد. اما بیان این موضوع در قالب ژانر وحشت !! حداقل من که تابحال ندیده بودم.
فیلمم کن: خوشحالیم از اینکه از نقد خوشتون آمده، ما هم در خصوص وارد کردن این موضوع به فیلم با شما موافقیم.
مهدی از کرمانشاه 21/04/1396
ممنون از نقد ، که خیلی روان و بی حاشیه به اصل و هسته ای داستان پرداخته ، فیلم جالب بود و صرفاً نمیتونیم زیر مجموعه ژانر ترسناک قرارش بدم ، چون کارکتر دوست سیاه پوست فیلم به کلی کمدی بود اما تأثیر مخربی بر فضا و تم راز گونه و ترسناکش نگذاشته بود ، قطعاً با دیدن فیلم به مسئله تبیض و نزاد پرستی که درش موج میزنی پی میبرین و انکار ناپذیره ،من سکانسهای که مربوط به هیپنوتیز شدن کریس بود رو خیلی دوس داشتم ، این فوبیایه(هراس) نژاد پرستی که به عقیده من به حق و صحیحه و زیر این نمای و ساختار متمدن گونه حقوق بشرهای پوشالی جامعه جهانی مدرن تا حدی دفن شده در این فیلم به وجود میاد کم نظیرتره نسبت به فیلم های از این دست و البته این موضوع خودش یه یه گونه ژانر تبدیل شده ، ولی توی غالب آثاری از این دست به حقوق و عدالت و برابری که مورد تجاوز قرار گرفته پرداخته میشه که حیفم میاد به چند موردش اشاره نکنم . . .
با سپاس از فیلمم کن
Django Unchained 2012 ،12Years a Slave 2013 ،Amistad 1997، In the Heat of the Night 1967 ، Malcolm X 1992
فیلمم کن: مهدی جان خوشحالیم از اینکه از نقد خوشتون آمده.
مهدی از تهران 03/09/1396
یه سری فیلم مثل این فیلم و فیلم visit یا نمایشنامه ای مثل ورونیکا آدم رو می ترسونن، ولی وجود یه دوست مسخره، وضع رو خراب می کنه و داستان رو کمدی می کنه! کاش دوست سیاهپوست یه کم جدی تر بود تا ترس بیشتر میشد ... البته از همون اول فیلم که اون سیاهپوست توی خیابون به صورت مسخره ای راه می رفت و به صورت مسخره تری دزدیده شد، میشد فهمید که ترس مخلوط با کمدی داریم!
در مورد داستان نژاد پرستی باهاتون موافقم...